خسته نباشی!

طرف اومده خونمون. خانوم کوچیک رو بغل کرده. گریه میکرد. تکونش داد. آروم شد. با یه حالت تعجب زیاد  و حالت کشف یه چیز مهم میگه: تکونش میدم ساکت میشه!!!!

پانوشت:

یکی نیست بگه اگه نعمت تکان دادن وجود نداشت که ما تا حالا به فنا رفته بودیم.

 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

6 دیدگاه برای «خسته نباشی!»

  1. سلام مادر خانم
    وای من چقدر باز شرمنده شدم !!
    چشم ما روشن .قدم نرگس سادات عزیز به خیر و سلامتی

    و
    خدا قوت و کلی خوش به حال شما…

    تمام پست های تا تولدش رو خوندم جز اون پست رمز دار که اگر بفرستی کمال امتنان است.
    خودت و این خانم سادات فسقلی رو می بوسم. :*

    1. خب آخه یه چیز خیلی مهم رو نمی دانست. اگه با همین اطلاعات عمومی مامان بشه که کارش خیلی سخته.
      خوبه خدا رو شکر. سلام میرسونه.
      جای واکسن ب ث ژ که ۲۵ روزگیش زده، چند روزه به شدت متورم شده. خیلی اذیتش میکنه. (دقت کن: خیلی!). امشب خیلی گریه کرد بخاطرش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.