دَرهم!

امتحان های میان ترم شروع شدن. نفسهامون  کم کم داره به شماره می افته.

………………………………………………………………………………………………………..

از کنار حسینه ثارالله رد میشدم. یه بنر زده بودن. متنش این
بود:

بازگشت پرستوی مهاجر

سردار سرلشکر پاسدار علی هاشمی را

به امام زمان (عج)
، مقام معظم رهبری و خانواده ایشان تبریک و تهنیت می گوییم.

 

علی هاشمی، که همه به اسم مفقودالاثر میشناختنش، برگشته.
اما اسمش عوض شده: شهید علی هاشمی. سردار دلاور و
حماسه ساز شهرمون، الان تهرانه و دوشنبه میاد.

………………………………………………………………………………………………………

امروز کلاس نداشتم. یعنی خواستم استراحت کنم. ظهر همچین که
خوابم برد، موبایلم زنگ خورد. خواهر کلانتر بود. توی صداش اظطراب موج میزد. کلانتر
گم شده بود. تمام غصۀ عالم ریخت تو دلم. حدود ۷ ساعت بود که از خانه خارج شده بود
و تا آنگاه بازنگشته بود… خولاصه… نمیدونم ساعت چند برگشت… اما ساعت ۶ بود
که خانم
s تماس گرفت و گفت که نشانه هایی ازش یافت شده… در این
هنگام، من همان کاری را کردم که یک آدم  با
اعتماد به نفس بالا انجام میدهد. پرسیدم: «یعنی زنده است؟»    -« آره بابا… حالش خوبه…»   -« هه…(این صدای نفسی در آرامش از سوی
اینجانب بود!)»

اول می خواستم این مطلب یک پست باشد اما الان تبدیل به یک
پانوشت شد. اگر یک پست بود نامش چنین می بود   
و آنگاه که کلانتر هایدن
(Hidden)میشود!

ای خدا
بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

 

شهید علی هاشمی می آید!

بوی عطر سیبت می آید

سالهاست که مادرت منتظرت بود

مادرت…

 همو که غروبهای جمعه، چشمش به پنجره و دلش آسمانی بود و شاید چشمانش هم بارانی…

 

شاید هر هفته منتظر جمعه بودم که شاید مهدی (عج)  بیاید، اما این بار منتظر دوشنبه ای هستم که تو به روی دستانمان می آیی…

 

دلم هوای آن معراجی  را دارد که تو منتظر دستهای ما برای تشییع هستی.

 

برای دیدار چه کسی به تهران میروی؟

دیگر امام خمینی درکنارمان نیست اما یار و یاورش امام خامنه ای، رهبر بی نظیر ماست.

 

مشتاقانه منتظر روز حضورت در اهواز هستم بعد از ۲۱ سال بالاخره داری برمیگردی. مرداد ماه ۱۳۶۷ بود که کسی نمیداند چطور، راهی آن مرداب شدی. اما بدان! اهواز به حضورت می بالد!

 

هرچند که انقدر مظلوم و گمنام و ناشناخته ای که هر چی سرچ کردم، عکس مناسبی در این دهکده ی جهانی نداشتی (که بخواهم پیدا کنم!) اما به استقبالت می آیم و یا دست (مشت) افشان می آیم و با چشمانم و با دلم پایکوبان می آیم…. همگی می آییییم….

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…