می خوام مامان خوبی باشم -۳

می خوام مامان خوبی باشم، اگه بقیه بذارن.

نقطه سر خط

پانوشت:
همچنان معتقدم سخت ترین قسمت بچه داری، داشتن عکس العمل مناسب نسبت به خیرخواهانی است که موقعیت مادر رو در نظر نمی گیرن و فقط خیر و صلاح بچه رو می خوان.
یکی از دوستام می گفت: آدم هر چقدر نازک نارنجی باشه، وقتی مامان بشه پوست کلفت میشه، چون هر کی از راه برسه یه مشت حواله اش می کنه!!! البته شوخی می کرد اما خب بخشی از واقعیت رو می گفت. اون واقعیتی که مادران کمتر ازش حرفی می زنن و مثل یه راز نگهش می دارن تا به دختراشون برسه.

⇜ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

می خوام یه مامان خوب باشم -۲

خوابوندن خانوم کوچیک کار بسیار مشکلی شده. وضعیتی رو تصور کنید که شدیدا خوابش میاد اما مقاومت می کنه و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست دراز بکشه که بخوابه! باورتون میشه؟؟ یکی داره از بی خوابی دست و پا میزنه اما حاضر نیست برای یک ثانیه سرش رو روی بالش بذاره؟!

تقریبا هر شب این وضعیت یه چیزی حدود دوساعت طول می کشه, یه طوری که در آخر خانوم کوچیک فقط دست و پاش رو پرت می کنه,موهامونو میکشه, با لگد شکم مرا سفره می کند و از هیچ کاری دریغ نمی کند و بعد ممکن است با ناراحتی و عصبانیت والدین روبرو شود و موقعی که قهر می کند خوابش ببرد…..

اوووووووف…. چه وضعیت نفس گیری… خدا رحم کنه…..
دیشب تصمیم گرفتم اون قسمت خشم والدین رو حذف کنم و هر کاری کرد عصبانی نشم, اما مگه میشد؟؟؟ و بعد انقد من خسته شدم که الان به زور یادم اومد که در اخر چطور خوابید!
آخرش که داشت از بی خوابی بیهوش می شد, سرش رو گذاشت روی شکمم و خوابید, حالت نیمه نشسته, نیمه خوابیده!
یعنی اصراری که به دراز نکشیدن داره برام قابل هضم نیست.

پانوشت: همین الان هم خوابه, به این صورت که ایشون سرپا کنار مبل هستند و فقط سرش رو روی مبل گذاشته و سرپا خوابیده :|

⇜ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

چکار می کنید؟

-دارید چکار میکنید؟
+هیچی. خانوم کوچیک دستش بین کشو گیر کرد، انگار خیلی دردش اومد. بهد از اینکه با جدیت و اخم کشو رو کتک زد، و یه دل سیر تو بغلم گریه کرد، حالا خوابید
-اوووووخی…

⇜ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

شیرین من

تی شرت آقای همسر یه چاک کوچیک داشت, خانوم کوچیک دستش رو میذاشت روش و میگفت:پاااااا!!! (یعنی لباست پاره است)
آقای همسر گفت: فکر کنم بزرگ بشه، از این دخترا بشه که بهمون بگه چی بپوشیم، چی نپوشیم.

*****
نماز خواندم و دارم چادرم رو تا میکنم که بذارم تو کشو. خانوم کوچیک میاد و میگه:تادو (چادر). همونطور ک یکی دوبار تاشده, میذارمش روی سرش. با عصبانیت می زنه زیر چادر و میندازش و میگه: تاااااااا (اینکه تا شده است!!). سریع تسلیم میشم میگم:باشه، باشه، بیا بازش میکنم.
و سپس دخترم به نماز مشغول میشه

******
میرم تو اتاق. میبینم خانوم کوچیک نشسته و داره شلوارش رو درمیاره و یه بلوز کنار دستشه که از توی کشو درآورده. بهش میگم: میخوای شلوارتو عوض کنی؟ با حرکت سر و خنده جواب مثبت میده. بهش میگم: اما اینکه بلوزه, شلوار نیست!
خانوم کوچیک یکدفعه و با تعجب زیاد گفت: عه! :تعجب


⇜ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

گوگولانه های پخموله بانو

image
خدایا به امید تو... نه امید خلق روزگار...

هر کسی که با زبون روزه, روزی بیست بار (و حتا بیشتر) شلوارهای بچه اش رو با دست بشوره, می دونه که دندون در آوردن و ا س ه ا ل یعنی چی!

پانوشت:
فرش و موکت خونه هم نیاز به شسته شدن دارن :|

⇜ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…