کى بیشتر عجله داره؟

دم غروب بود. دیر شده بود. رفته بودم خرید. یه خانمه اومده بود  هِى عجله مىکرد و نوبتش رو  رعایت نمىکرد. بهش گفتم که من زودتر اومدم. گفت امشب دعوت دارم. میخوام برم تولد.
نگاه عاقل اندر سفیهى بهش انداختم و گفتم: منو مىبینى اینجا وایسادم ، امشب عقدمه.
خانمه ساکت شد. ساکتِ ساکت

-واقعى-
شب عقدم. یازدهم خرداد نود و یک خورشیدى. شب میلاد امام جواد

اى خدا بازم خودت هواى ما رو داشته باش..

خیلى بد خط بود

نوشته بود:
” ۲تا عدد از ورودى مىخواند و منگل مىشود…”
معنىاش را متوجه نمىشدم. خیلى دقت کردم. (دقت کن: خیلى!)
نوشته بود:

“۲ تا عدد از ورودى مىخواند و منتقل مىشود…”
پ ن:
بعضیا واقعن بد خطن.