رو نوشت: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
ما دفعه اولمان نبود که به مشهد می رفتیم اما بازهم به چیزهایی که میدانستیم بیشتر ایمان آوردیم. مثلا: واویلا به هوای اهواز. ما در مشهد دانستیم که میشود با زبان روزه، صبح و عصر از منزل خارج شد. چند ساعت در هوای آزاد بود و از تشنگی و گرمای شدید، نمُرد. واقعا انسان نمی تواند در هوای اهواز برود بیرون.
دومین چیزی که بسیار توجهمان را جلب کرد این بود که بسیاری از مردم مشهد روزه بودند. در اهواز اگر در ماه رمضان و نزدیک اذان مغرب به خرید بروید، به ندرت مغازه ای را می بینید که برای صرف افطار کرکره را پایین بکشد. اما در مشهد که ما یکی دوبار دم اذان بیرون بودیم، شهر در سکوت فرو می رفت و نیم ساعت بعد از اذان همه چیز از سر گرفته می شد و همه برمی گشتند.
حرف برای گفتن بسیار است. فعلا به همین دو مورد بسنده میکنم :)