محرم آمد

السلام علی شیب الخضیب

ای دل محرم آمده، وقت عزا شده

                                    ماه عزای حضرت خون خدا شده

 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

2 دیدگاه برای «محرم آمد»

  1. حضرت علامه طباطبایی این مخمس را، که تضمین غزلی از حافظ است، در سال ۱۳۲۸-۱۳۲۷ شمسی سرودند و همراه نامه ای به برادر خود، آیت الله الهی، ارسال داشتند و در پایان سروده نوشتند: (انتظار می رود این اشعار را در مجالس خودتان بخوانید

    گفت آن شاه شهیدان که بلا شد سویم / با همین قافله ام راه فنا می پویم
    دست همت ز سراب دو جهان می شویم / شور یعقوب کنان یوسف خود می جویم

    که کمان شد ز غمش قامت چون شمشادم

    گفت هر چند عطش کنده بن و بنیادم / زیر شمشیرم و در دام بلا افتادم

    هدف تیرم و چون فاخته پر بگشادم / فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم:
    بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

    من به میدان بلا روز ازل بودم طاق / کشته یارم و با هستی او بسته وثاق
    من دل رفته کجایم و کجا دشت عراق! / طایر گلشن قدسم، چه دهم شرح فراق
    که در این دامگه حادثه چون افتادم

    لوحه سینه من گر شکند سُم ستور / ور سرم سیر کند شهر به شهر از ره دور
    باک نبود که مرا نیست به جز شوق حضور/ سایه طوبی و غلمان و قصور و قد حور
    به هوای سر کوی تو برفت از یادم

    تا در این بزم بتابید مه طلعت یار / من خورم خون دل و یار کند تیر نثار
    پرده بدریده و سرگرم به دیدار نگار / نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
    چه کنم؟ حرف دگر یاد نداد استادم

    تشنه وصل وی ام آتش دل کارم ساخت / شربت مرگ همی خواهم و جانم بگداخت

    از چه از کوی توام دست قضا دور انداخت / کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت

    یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.