چندسالی است که شاهد ساخت مجموعه های تلویزیونی ویژه ماه مبارک رمضان هستیم. انتظار می رود که با توجه به اینکه صدا و سیما رسانه ای دولتی است و چندین دهه از تأسیس آن و سه دهه از انقلاب می گذرد، حداقل نسبت به مجموعه های تلویزیونی ویژه ماه رمضان، کمی چهرۀ ارزشی به خود بگیرد. مجموعه «پنجمین خورشید» که به قضا و قدر و سرنوشت گریزی زده بود، سال ۶۴ را بسیار ضعیف به تصویر کشیده بود و بازیگران، خیلی قوی نقش خود را ایفا نمی کردند و جایی که موضوع فیلم که بسیار اوج گرفته بود، به ساده ترین شکل ممکن – اینکه تمام داستان یک رمان بود- سر هم شد و قصه به پایان رسید. این مجموعه مثل تمام مجموعه های تلویزیونی دیگر به ترویج ازدواج در جامعه پرداخت و پایه داستان بر ازدواج دو جوان بود که ناکام ماند( همانطور که بیننده در پایان داستان ناکام ماند و از اینکه وقت خود را به خاطر چنین مجموعه ای تلف کرده بود ، پشیمان شد)
وقتی مهم ترین وسیله فرهنگ سازی – صدا و سیما و به خصوص سیما- به جای ارزشی بودن، تقلیدی کار می کند، فرهنگ جامعه چگونه باید پیشرفت کند؟ واقعا ما به کجا می رویم؟ یا بهتر بگویم ، ما را به کجا می برند؟
خیلی جالب است که سیما خود فیلمی می سازد و خود تبلیغش می کند و بعد از اتمام پخش خود آن را نقد می کند و تهیه کننده و کارگردان و نویسنده را به چالش می کشد و بعد در برنامه ای با شکوه، از تمام دست اندر کاران تقدیر و تشکر میکند! جالب تر اینکه تمام این کارها تقلیدی است و می خواهند بازیگران به قول خودشان هنرمند را الگو قرار دهند و یک روز خاص برای مثال عید نوروز هم که باشد، عرصه را خالی نمی کنند و تمام شبکه ها را از آن خود می کنند.
در پنجمین خورشید شتابزدگی غوغا می کند. چرا آقای علیرضا افخمی چنین سوژه جذابی را، که در ابتدا بسیار پرمخاطب هم بود، اینگونه شتابزده خرج کرد؟ حمید گودرزی که به ۲۴ سال بعد رفته بود، این همه تغییر و تحول به نظرش خیلی عجیب نمی آمد ( به جز در مواردی معدود) و اینکه اینکه این رفتارها کمی از او بعید بود و مخاطب به خواست خود نرسیده بود.
جمله ای که در تمام قسمت ها تکرار شد این بود «ولی اگه اینو بگیم بهشون باور نمی کنن» شاید این مجموعه قضا و قدر را خوب به تصویر کشیده باشد ( دقت کنید: شاید)، اما به بهترین وجه ممکن دروغ را تبلیغ کرد. محسن به راحتی دروغ میگفت و هرگز پشیمان یا ناراحت هم نبود- چون شاید هدف، وسیله را توجیح می کند- و به همین دلیل معدود حرفهای راست او را هم کسی باور نمی کرد. او برای تمام کارهای عجیب و غریبش، دروغی آماده می کرد.
واقعا این، آن چیزی است که ما میخواهیم؟ واقعا این، آن چیزی است که از صدا و سیما انتظار می رود؟ باید کاری کرد، باید بدانیم ما را به کجا می برند؟
ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…