رومبلی ها، ۲ تا ملحفه، چند تا پارچۀ توری و… رو
گذاشتم توی یه کارتن و درِش را چسب زدم. شب به برادرم گفنم:« اون کارتن
بالایی رو میبینی؟ تو اثاث کشی، خودت جابجاش کن، خیلی سَـبُکه» [الان اسمایلی ۱
خواهر مهربون]
داداشم با اولین نگاهی که به کارتن کرد گفت:« عمراً! کارتن ایزی لایف را من جابجا نمیکنم! یخچال رو تنهایی بلند کنم ببرم بهتره»
من: :|
ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…