صبحونه

 وقت صبحونه بود. یه کیک صبحونه رو با چاقو به صورت عمودی برش دادم. مامان آمد، کیک رو که دید گفت:

– این کیکه خودش اینطوری بود؟!

– آره… این چاقو هم توش بود!!!

 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش..

مشکلات

یکی دیگر از دوستان به صورت خصوصی پرسیده  که استاد ما رو به دلیل اخلاقی- سیاسی شوتیدن بیرون یعنی چی؟ آخه من باید چی بگم دیگه. سیاسی یعنی اینکه همه دوره پرهیجان و پرتلاطم انتخابات ریاست جمهوری امسال رو به یاد دارن. این استاد ما که یه چیزی تو مایه های پرفسور بودش و یه خرده رییس دانشگاه هم بود و خیلی هم پارتی اش کلفت تشریف داشت،با تمام شخصیتی مستقلی که داشت هنگامی که نامزد مورد نظر برای تبلیغ به شهر ما آمده بود،در تمام فیلم ها حضور فعال داشت و وزرات علوم هم فرت. در همون ایام امتحانات پایان ترم آقای پارتی کلفت رو عزل کرد و بدون هیچ گونه مراسمی معارفه و غیره، یه نفر گمنام دیگه ای رو نسب کردند.

 تا اینجا قسمت سیاسی ماجرا بود. قسمت اخلاقی رو هم که به صورت سربسته بگم و قضیه رو فیصله بدم. اخلاقی یعنی اخلاقی دیگه. 

اونی که این سوال رو پرسیده، در جامعه مگه زندگی نمیکنه؟ باشه، میگم. همچین مشکلاتی همیشه دامن گیر دختران است. استاد دانشجویانی را در طول ترم انتخاب میکرد، نمره کم میداد. یا در واقع می انداختشون از اون درس. دانشجوی بخت برگشته و از دنیا بی خبر هم، در ایامی که مگس هم در دانشگاه پر نمی زند(ایام میان ترم یا اوایل تابستان است )به اتاق رییس دانشگاه مراجعه و درخواست تجدید نظر در نمره اش را می کند. فقط همین و بگم که مگه نمره مفتی هم میشه؟؟؟

و بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــه………………

.

.

.

.

.

.

.*

یه دفعه میبینی نمره اش از ۵.۵ شده ۱۸.۵!  العجب… میپرسی: فلانی… چطوری نمره ات این همه زیاد شد؟؟ میگه: رفتم با استاد صحبت! کردم 

ما هم گاگول!!!! 

***

معضلات جامعه ما کم نیستند. چرا وقتی یه بابایی، روانشناسی خونده، اون هم فقط تا لیسانس و همه عالم و آدم هم میدونن، بعد زبان انگلیسی درس میده و صداش میکنن دکتر و یا بعضا پرفسور. همه اینها به کنار، مگه پارتی این آفا کی بوده که با این همه مشکلات اخلاقی شدید ، اون هم توی محیطی مث دانشگاه ، آب از آب هم تکون نمی خوره…. واقعا پست و مقام رو به چه کسایی میدن…. به کسی که هزار جور مشکل (….) داره. واقعن که…. این محیط فرهنگی دانشگاه ماست ( این حرف با کسانی است که هوز دانشگاه نرفته اند). شاید با شنیدن اخباری از این دست است که بعضی پدر و مادرها به دانشگاه رفتن دخترشان راضی نمیشوند.

متاسفانه هنوز یه دونه دیگه از این استادها که مشکل اخلاقی دارن، توی دانشگاهمون هست. البته آقایون نمی دونن. این مشکلات ویژه خانمهاست! بچه ها میگن حتی اگه سوال درسی هم داشتید( که بهتر است نداشته باشید) تنها نرین پیشش!!!!

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

* به دلایل امنیتی سانسور شد…ببخشید دیگه…

 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

 

دانشگاه

.

..

.

.

 

.

.

.

؟!

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

حرف زیاد دارم، وقت ندارم!

 

 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

 

امنیت!

زندگی زیباست

زشتی های آن تقصیر ماست

هر چه نازیباست،آن تدبیر ماست

زندگی آب روانی است، روان می گذرد

هر چه (…*)  است، همان می گذرد

* به دلایل امنیتی سانسور شد

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

زیراکس دونی

روز اولی ورود به دانشگاه، دیدم به، یکی از کلاسام دو روز قبل تشکیل شده و استاد درس دادهو کتاب رو هم معرفی کرده و ما هنوز اندز خم هیچ کوچه ای نیستیم!

 هنوز هیچی نشده، استاد راه ما رو به سمت زیراکس دونی کج کرده.  وقتی رفتم که جزوه ام رو بگیرم، دیدم یه عده قبل از من زنیبیل گذاشتن. واقعا اینها جزء دسته السابقون السابقون بوده اند. اینجا یک خرده شبیه به صحرای محشره – الان که فکر میکنم، می بینم یه خرده بیشتر از یه خرده شبیه هستش-  میگی نه؟ بخوان: همه با دهن تشنه و شکم گشنه زیر نور آفتاب تابنده، سر صف منتظرن تا نوبت به رفع و رجوعشون برسه. همه دلهایشان مضطربه. چون ممکنه وقتی نوبتشان بشه، جزوه تموم شده باشه (پیش میاد دیگه!)  یا اینکه عمرشون کفاف نده که نوبتشون بشه ( بگو دور از جون!) البته صف طولانیه و ممکنه پیش بیاد دیگه! سر صف بودم، به این فکر میکردم که این مشکل زیراکس دونی کی می خواهد حل بشه؟ آیا با تغییر مکان زیراکس دونی، سرعت زیراکس بیشتر و یا اینکه صف کوتاهتر میشه؟؟ آیا با جابجایی زیارکس دونی مشکل سرما و گرمای صف حل  میشه؟ آیا قیمت کمتر میشه؟ مهمترین سوال اینکه اصلا کسی به فکر حل مشکلات زیراکس دونی هست؟ ما توی این دانشگاه  امیدمون فقط  به خداست ، ما نمی خوایم اوضاع بهتر بشه. ما فقط میخوایم که اوضاع بدتر نشه، فقط همین. و دیگر هیچ. 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…