منم سوغاتی میخوام

داداشم که از مشهد آمد.  برای برادرزاده هاش! لباس آورده. حالا عین مکالمه ما رو میخونید:

– برای بچه ها لباس آوردم

فرانک: اِ… مرسی… لباس منو بیار ببینم

– برا  تو که لباس نیاوردم… گفتم برا بچه ها

– ببخشید… موقع همه چیز که من بچه ام، نوبت سوغاتی که شد بزرگ شدم؟؟

 

ای خداااااااا… بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.