به من جا بدید

image

زمان: چند روز پیش، عصر // لوکیشن: هال، روی مبل بزرگه

رو مبل کنار همسر نشستم و ‌داریم حرف میزنیم یواش. بعضی وقتها در گوشی…

یک‌ کم بلند حرف میزنیم و ‌می‌خندیم و وسط خنده با دست میزنم روی پاش. نرگس‌سادات هم روبرومون وایساده و بلند بلند میخنده.

یدفعه میاد رو مبل و بین ما میخواد بشینه و ما رو هل میده و‌میگه: به من‌ جا بدید… به من جا بدید…

می‌خندیم. جا بهش میدیم و می‌چلونمیش.

تو دلم میگم: کاش فاطمه سادات هم بزرگتر بود و‌ با ما می‌خندید

6 دیدگاه برای «به من جا بدید»

  1. وای از دست تو ارزو مردم از خنده
    خدا هر چهارتای شما رو حفظ کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.