خواب دیدم…

خواب دیدم که ظهر است و رفتیم حضرت معصومه و در شلوغی اطراف حرم که هر کسی بدنبال سایه است, آفتاب عجیب می سوزاند و می تابد. یک دفعه نور آفتاب بدون اینکه ابری در آسمان باشد, حالت مه گرفته و ابری شد و بدون اینکه شدت نور و گرمایش اذیت کننده باشد, نورش چندین برابر شد, حتا حالتش مربع شکل شد.
صدای تکبیر و لبیک مردم به هوا خواست. همه سرپا بودند و تکبیر می گفتند.
این نشانه بود. مهدی (عج) ظهور کرده بود.

پانوشت: وقتی از خواب بیدار شدم, خیلی حس خوبی داشتم. ان شالله که بزودی روز دل انگیز ظهورش رو ببینیم. صلوات!

⇜ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

1 دیدگاه برای «خواب دیدم…»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.