تکرار مکررات

بعد از چند سال عبور و مرور و تکرار رفت و امد از یک مسیر خاص، راننده تاکسی‌ها مرا می‌شناسد.

وقتی از کنارشان رد می‌شوم تا به سمت ایستگاه اتوبوس بروم، داد می‌زنند: چهار شیــــر…چهارشیر ۲ نفر…

و وقتی هیچی نمی‌گویم، می‌گویند: خانم، چهارشیر میرید؟؟

سرم را تکان می‌دهم، یعنی: نه

می‌پرسد: پس کجا می‌ری؟؟

من:    :|

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.