“قیدار” نماد اقتدار

image
قیدار

از روزهای اسطوره نگاری و شاهنامه نویسی بسیار می گذرد. اما امیرخانی در این کتاب سعی میکند الگویی ارائه کند از مردانگی. مردی که فکرش، دینش، عقلش، اسمش، هیکلش، جوانمردی اش و همسری کردنش کامل است. مردی که انگار پیامبر است (نعوذ بالله) که آینده را می بیند، کار درست را تشخیص می دهد و همواره دنبال خیر و نیکی است. بی منتها و بی منت می بخشد.
اینطور بنظر می رسد که “قیدار”، آرمانشهر شخصیتی نویسنده است. قیدار خان آنقدر سرمایه و پول داشته دارد تا همه را سر سفره خود بنشاند. قیدار خان انگار پیغمبر نو ظهور زمان بوده است.
رمانی که با تم (theme) پایه یک که عشق ماشین در آن فوران کرده است. رمانی با زبان روایی ثقیل. کسی که دیگر آثار امیرخانی را خوانده باشد، می داند که نثری خاص دارد. کتاب هایش کم کم و به ترتیب تاریخ چاپ ثقیل و ثقیل تر شدند. مخصوصا رمان ها. اما قیدار سرآمد آنها بود. که از اسم کتاب نیز پیداست!
البته بازهم ویژگی کشدار بودن و حوصله خواننده را سر بردن، در این کتاب و مخصوصا اواسط رمان نیز مشاهده می شود.
۲۳/۶/۹۳

پانوشت:
خواندنِ کتاب را در تاریخی که ذکر شده تمام کردم و این نقد رو در صفحه آخرش نوشتم. امروز توفیق پست کردنش نصیبمان شد. باشد که رستگار شویم…

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

7 دیدگاه برای «“قیدار” نماد اقتدار»

  1. سلام :)
    همان اول خواندم، دوسال پیش… نظرم را هم نوشتم توی وبلاگ قبلی.
    دوست داشتی بخوان (نظر ۱۷۹، وبلاگ رضا امیرخانی. وبلاگ خودم را که بستم، اما چون مطلب، توی وبلاگ جناب امیرخانی، بازنشر شد، لینک آنجا را می گذارم.)
    http://ermia.ir/Contents.aspx?id=805
    باقی خدا وبس

  2. سلام قهرم سه روزه که برای متولد بهمن نظر دادم اما هنوز ندیدیش…………
    یکم از شیرین کاریهای کوچولوت بنویس دلمون وا شه ، پوسیدیم توی این چاردیواری…
    بوس …بوس… اولیش برای کوچولو دومیش برای خودت

    1. سلام
      به محض اینکه نظر میذارید ایمیل میرسه دستم و من همون لحظه می بینمش. اما معمولا تایید شدن و جواب دادن از یک ساعت تا چند روز وقت می بره. این دوتا مطلبی که درباره کتاب زدم هم (پست در آینده) بودن. یعنی قبلا نوشتمشون و تنظیم کردم که بعدا شما ببینید. الان دیگه آشتی؟؟؟ :* :* :*

  3. این ثقیل نویسی جناب امیرخانی یک روز اولی که شروع به خوندن کتاباش میکنم چنان اعصابی از ما داغون میکنه که گاهی از روز اول شروع خوندن تا روز دومی که مطالعه رو ادامه بدم دو سه روزی میگذره! یعنی روز اول ۵-۶صفحه اول رو میخونم بعد کتابو ول میکنم و بعد چند روز دوباره میرم سراغش!! اما خب کتابا و داستاناشو دوست دارم و چندتا از فصل های منِ او رو شاید نزدیک به ۱۰-۱۲ باری خوندم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.