عروسی

سلاااااااااااااااااااااااام.
  فردا امشب عروسیه.
چیه؟ ناراحت شدی؟ فکر کردی دارم میرم که دیگه نمیام آپ کنم؟ خوشحالی که از شرم داری رحت میشی و شرم یکی دیگه رو میگیره؟؟؟؟  
زهی خیال باطل
عروسی داداشمه. منم به عنوان خواهر دوماد، سرم  خیلی شلوغه.  مثال: ۶ عدد کارتن ۱۳ کیلیویی موز در اتاق من  موجود میباشد که جهت پذیرایی است.
بعدا خاطرات عروسی  رو مینویسم. هر عروسی ای انقدر نکات حاشیه ای داره که نذاره صاحب مجلس آسوده باشه. دقیقا همین نکات رو مینویسم.

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

آدم چه جوری باید باشه؟!

v     اگه سربه زیر و متفکر و توی خودش باشه، میگن: افسردگی داره، روانیه، سیماش قاطیه!

v     اگه بگو بخند و شاد و شنگول باشه، میگن: جلفه، دلقکه، هجوه!

v     اگه چاق باشه و اضافه وزن داشته باشه، میگن: شکموئه، پرخوره، مال مفت تور کرده!

v     اگه لاغر و جمع و جور باشه، میگن: خسیسه، نخورده س، حما وارثه!

v     اگه از حقش دفاع کنه و زیر بار زور نره، میگن:  جنجالیه، با همه دعوا داره، خروس جنگیه!

v     اگه از حقش بگذره و گذشت داشته باشه، میگن: بی عرضه س، حیف نونه، دست پا چلفتیه!

v     اگه اهل تحقیقات و کتاب باشه، میگن: اینو، واسه ما شده آقا ی مطالعه! زیادی بچه مثبته!

v     اگه با عیالات متحده اش مشگلی نداشته باشه، میگن: زن ذلیله، زن نگرفته که، شوهر کرده!

v     اگه مرد سالار و حرف حرف خودش باشه، میگن: انگار کلفت آورده!

v     اگه زبون باز و متملق و چاخان باشه، میگن: معاشرتیه، فوق العاده اس، دوست داشتنیه!!!!!

v     اگه دست به جیبش خوب باشه و به مردم کمک کنه، میگن: پول پارو میکنه، اهل زد و بنده!

v     اگه اهل بریز و بپاش و ولخرجی نباشه، میگن: پولاشو انبار میکنه، جون به عزرائیل نمیده!

v     اگه راست و درست  بی کلک باشه، میگن: هیچی نمیشه، به درد لای جرز میخوره!

v     شما بگو ببینم پادم باید چه جوری باشه که هیچ جوری نباشه؟؟!!

 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

 

حرکت آکرویاتیک

احیا با اعمال شاقه دیده بودین تا حالا؟ ندیده بودین؟ امشب ما رو اگه می دیدید. فرانک قصۀ ما تبدیل شده بود به گارد امنیتی. یه مشت بچه که اسم بی صاحاب خیلی بهشون می آمد. توی مهزیار(ع) ما رو به ستوه آوردن. منم بلند شدم و گفتم:«این نشان مخصوص پیتی کمانه احترام بگذارید.»  هههه. نه بابا. به یه بچه گفتم: « مامانت کجاست؟»

– اونجا نشسته.

– پس تو اینجا ماموری که نذاری ما دعا بخونیم؟ بدو پیش مامانت بشین.

در ادامه همه رفتن. ( همه یعنی یه چیزی حدود ۱۵ الی ۲۵ تا بچه، از همون نوعی که گفتم)

وقتی داشتیم بر می گشتیم یه زنیور دنبالمون افتاد. حالا منو میگی. خیلی خودم رو کنترل کردم که در فاصله هیچ سانتی متری از زنبوره جیغ… . سخت بود ولی ممکن شد. حالا بشنوید یه خاطرۀ زنبوری:

مکان و زمان:دوم دبیرستان، دبیرستان بچه های (…*)خوان

بله. سر کلاس نشسته بودیم. یا کلاس فیزیک بود یا دین و زندگی (درست یادم نیست.) یه زنبور بزرگ یه چیزی تو مایه های گاو تشریف فرما شد به کلاس ما. با حفظ موضوع این رو  هم فراموش نکنید که دوست من حساسیت بسیار شدیدی نسبت به حشرات داره و به همین دلیل با دیدن یه چیزی مثل اون زنبوره، ترس بسیار زیادی بهش انتقال پیدا میکنه.

ادامه…

خلاصه با اولین جیغ که دقیقا توی گوشِ من به صدا در آمد و از طرف دوستم بود. چیزی به اسم نظم توی کلاس باقی نموند. حالا میتونید یه عده بچۀ کاملا (…*)خوان رو  تصور کنید که روشون نمیشه بدون اجازه کلاس رو تخلیه کنن. معلم ِ پرفسورمون تز داد که از پنجره بیرونش کنید. اینکه بچه ها چه حالی میشدن وقتی که چراغها رو خاموش می کردیم و زنبور پایین می آمد، بماند. اینو براتون بگم که اونایی که کنار پنجره نشسته بودن با دیدن زنبوری به اون غول پیکری داشتن قبض روح میشدن. بالاخره پنجره باز شد. چراغ خاموش شد. شپـــــــــــــــلق….. (صدای برخورد زنبور قصۀ ما به توری ِ پنجره)!!!!!!!!!!!!!!!   

معلممون دوباره تز داد. از کلاس بیرونش کنید. در همین موقع زنبور که به دلیل هیکل درشتش نتونسته بود از توری رد بشه و خیلی ناراحت بود مستقیم آمد به سمت من. دقیقا ۳ پانیه بعد من و  دو ستم و به دنبال ما تمام بچه های بزدل کلاس با صدای زیبای جیـــــــــــــــــــــــغ کلاس رو برای عرصۀ تلخِ کشته شدن زنبور خالی گذاشتیم. این آکروبات یک عدد کتاب ریاضی ۲ (که فقط بچه های ریاضی از اهمیتش اطلاع دارند) رو برداشت و با دوست بالای سرش گرفت  و بالای یک میز ایستاد. فرانک تحت تاثیر دوست شجاعش! داشت جان میسپرد؛ لامپ رو خاموش کرد=» زنبور پایین آمد =» آکروبات در یک حرکت پرشی- نزولی بوسیله کتاب ریاضی=» مرگ زنبور. نمی دونم شاید آکروبات قصۀ ما که الان ICTمیخونه. هم بیاد و قصه اش رو بخونه و شاید من رو به یاد نیاره.

…………………………………………………………………………

پ ن: یه چیزی تو مایه های خیلی درس خوان. خواستم ادب رو رعایت کرده باشم.

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

زیارت کعبه

سلام بازم. الان تازه اذان صبح تموم شده. میخوام برم نماز بخونم و بخوابم. انقدر خوابم میاد که چشام نمیبینه!!! از احیا برگشتم. 


دیشب خواب دیدم دارم کعبه رو زیارت میکنم. تعبیرش رو خوندم، نوشته بود که در دینم کامل!! هستم. به داداشم که گفتم تا ۲ ساعت خندید. فکر کنم با این دین کاملم تا ۱ سال سوژه خنده اش باشم.

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش..