روزهام روی دور تند افتادن. تنده تند
اصلا نمی فهمم کی شب میشه, کی روز میشه. فقط با سرعت دارن می گذرن. خانم کوچیکم, دیگه اونقدرها کوچیک نیست. چقدر برام قصه میبافه, حرف میزنه. چقدر دلم قنج میره: مانی… دوتم داری؟ (مامانی… دوستم داری؟) میگم معلومه که دوستت دارم. میگه: بعلللللللهه… حالا بگو…. دوتم داری؟ من: بعللللللللله….
سلام
سال نو مبارک
میخ واستم برای پست های بالا نظر بذارم، نشد… خطا میده
رسیدگی کنید لطفن
سلااااااااام… سال نو شما هم مبارک
نمیدونم چرا نمیشه براش نظر گذاشت…