خب همه انسانها با توجه به فشار کاری که دارند به استراحت نیاز دارند. بعد از یک روز پر اضطراب، بعد از یک پروژه فکری یا عملی، بعد از یک مشاجره، بعد از یک روز پر کار. و خدا را شکر که چیزی به اسم خوابیدن وجود دارد. تا جسم و روح استرحت کنند و دمی بیاسایند.
به این نتیجه البته اگر این فشار کاری پیاپی شود، اگر خواب کم و اضطراب و فشار زیاد شوند، اشتباهات در طول روز، با سرعت بسیار زیادی افزایش می یابند.
اعتراف می کنم که برای من به شخصه زیاد اتفاق افتاده که از شدت خستگی و از شدت فشار فکری و روحی، هنگام خواب انقدر گریسته ام که یا صبح شده یا نمی دانم چه ساعتی به خواب رفته ام.
خودم هم خوب می دانم که این خیلی بد است. اما بنظرم لازم بعضی وقتها یک کم بد باشم. البته حال این روزهایم خوب است اما تو باور…
خب مسافرت و به خصوص زیارت در این جور مواقع بسیار شفابخش است. و علیکم بالزیارت..
پانوشت: دلم برای همه همه ی دوستای وبلاگیم تنگولیده. احساس میکنم دارم کم کم از دستتون میدم. خدا نیاره اون روز رو…
اگه اینجا رو میخونید. یه نشونه ای از خودتون بذارید تا بدونم هستید و بازهم مطلب جدید بذارم، و گرنه شاید…
ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…
دوستانه وبلاگی و مجازیه جاست فرنده دنیای واقعی ام…!
اگر همچنان پایبنده و اسیره دنیای وبلاگی تان هستین..اثری از خود بجا بگزارید…
با تشکر ….معاونت وبلاگ!
سلام دوست خوب من…
سلام و صد سلام
ممنون از حضور گرمت
سلام دوستم
اعلام حضور می کنم برایت…
گفتی گریه…
جانا سخن از دل ما میگویی…
جانا سخن از زبان ما میگویی…………..
سلااام مامان آرزو
ما هستیم و همیشه منتظر پستهای جدید و زیباست هستیم.
سلام دوستم….
حضورت مستدام
سلام.
خوب هستید انشا الله؟ منم بعد از مدت ها دوباره اومدم و وبلاگتون رو می خونم. مشغله کارو درس زیاد شده بود که الحمد لله به بار نشست و بنده دانشجوی کارشناسی ارشد شدم.
منم اومدم اینجا اعلام حضور کنم. من ازخواننده های وبلاگ شمام. میام و مطالبتون رو از اونجایی که نخوندم می خونم. دیرو زود اما… به هر حال سوخت و سوز ندارم. میااام.
سلام
بعد از مدتها وبلاگم درست شده. خوشحالم از حضورت :گل