اندر احوالانت اثاث کشی (۱)

پدر، یکم شهریور ۹۰ بازنشست شد. دقیقاً روز تولدش. این رسم شرکت نفته که کارمندهاش رو روز تولد ۶۰ سالگی‌شون بازنشست می‌کنه.

بعضیا موقع بازنشستگی ۲۵ سال کار کردن و  بعضیا هم مثل پدرم ممکنه ۳۶ سال کار کرده باشن. همه موقع بازنشستگی ۶۰ سالشونه.

نمیدونم چقدر با سیستم شرکت نفت آشنایی دارید اما خدمات خوبی به کارمندهاش میده.
به اغلبشون خونه میده. و هر موقع وسایل خونه خراب شد، از تاسیسات میان و
تعمیرشون میکنن. ( با یه سیستم گویا تماس میگیریم و اعلام خرابی شیر
آب، سوختن لامپ، خرابی سیتسم فاضلاب و …) امکانات ورزشی از جمله باشگاه،
استخر و زمین چمن و غیره در اختیار کارکنان و خانواده هاشون قرار میده
(شاهد مثال: تیم فوتبال نفت اهواز، نفت تهران و … راستی، فکر نکنید به هر خانواده یه استخر میده! نه بابا از این خبرا هم نیست. دو تا استخر داره، همه میرن تو همونا شنا می کنن دیگه!) تیم های نفت در تمام
ورزشها مدال آورده اند. حتی رضا زاده هم جز تیم نفت بوده یه زمانی. بعلـــــــــــه…

از ۴ سال قبل از اینکه من بدنیا بیام، خانواده من در منازل سازمانی نفت
زندگی میکردن و حالا با بازنشست شدن پدر، این روزگار به سر آمد. ما تا یکم
آذر ماه فرصت داریم که این خونه رو خالی کنیم و بریم.

خولاصه…

الان ما تو هیری ویری اثاث کشی هستیم. میخوایم از این خونه بریم. خونه
پر برکتی بود. هر ۴ تا داداشم توی همین خونه داماد شدن. ولیمه حج مامان و
بابا رو توی همین خونه دادیم. اون روزی که به این خونه اومدیم، ماشینمون
پیکان بود! بعد شد ۴۰۵ و حالا شده سورن. اون روزا من سوم راهنمایی بودم و
حالا سال آخر دانشگاهم. توی همین خونه بود که همه‌مون تقریباً هر سال مشهدی می‌شدیم و توی همین خونه بود که همه‌مون کربلایی شدیم. توی همین خونه مهمانی تعمیم را گرفتیم، آن هم ۲ بار.

بعداًنوشت: ۴ بار هم عقیقه درست کردیم که ۳ بارش مهمونی داشت. یعنی الان ۴ تا استخون و کله گوسفند و اینا تو حیاط این باغچه به یادگار میذاریم و میریم. :دی

پانوشت:

بعداً بازم اندر احوالات اثاث کشی مینویسم

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

21 دیدگاه برای «اندر احوالانت اثاث کشی (۱)»

  1. تو هم مثل من هستی… دختر یه شرکت نفتی…خیلی حال میده وقتی بابای آدم شرکت نفتی باشه و با ۳۶ -۴۰ سال سابقه بازنشست بشه…اونوقت هست که همه ی ادما میفهمن باباهای ما یه کارمند عادی نبودن اونا لایقترینها بودن که برای بودنشون سر کارشون بهشون اصرار شده…همه ی اینایی که تو گفتی برای ما هم اتفاق افتاد فقط با یه فرق ما هیچوقت تو خونه های سازمانی شرکت نبودیم…اما واسه همه چی خدا رو شکر میکنم…واسه اینکه کار بابام همیشه برکت خونمون بوده و هست با اینکه حالا دیگه بازنشست شده…


    حتماً یه بار مینویسم درباره نوع رفتاری سازمانی کارکنان شرکت نفت. خیلی سیستم معرکه ای داره.
    آموزش و پرورش کارکنانش را از خودش بی زار میکنه اما سیستم سازمانی شرکت نفت یه طوریه که کارکنانش عاشق شغلشون میشن. قبول داری؟؟

  2. سلام
    ایشالله که یه جای خوب، به خوبی همون خونه ی قبل پیدا کنید.


    تو پست های بعدی درباره خونه جدیدمون مینویسم

  3. این نیز بگذرد
    موفق باشید


    آقای کاشانی…..

    شما هنوز این سایت خبری رو دارید و هنوز به مخاطب هاتون سر میزنید؟؟ باورم نمیشه… چطور وقت میکنید؟؟ چطور بعد از ۲ سال هنوز وبلاگ منو یادتونه؟؟

  4. سلام
    این رسم شرکت نفته که کارمندهاش رو روز تولد ۶۰ سالگی‌شون بازنشست می‌کنه!چه جالب!!من اینو نمی دونستم
    به سلامتی!حالا کجا میخواین برین؟؟خوشحال میشم همسایه بشیم


    شرکت نفت میگه میگه ملاک سن افراده نه سابقه شون. مثلاً آموزش و پرورش کارکنانش را بعد از سی سال خدمت بازنشست میکنه، در حالیکه آن معلم بازم میتونه درس بده و احتمالاً یه شغل جدید برا خودش دست و پا میکنه. پس بهتر اینه که از یه نیرو تا زمانی که توانایی داره کار کنه. این رسم شرکت نفته.

    میریم فرهنگ شهر. به خونه شما نزدیکه؟؟

  5. درکت میکنم!من هنوز وقتی خواب میبینم همش تو خونه ای هستم که بیست و اندی سال توش بودم


    من خیلی ناراحت نیستم که از این خونه میریم. بیشتر از این ناراحتم که میخوایم اثاث بکشیم. خیلی کار پر دردسریه.

  6. سلام
    بله ما هم ملی حفاری بودیم…امکانات شرکت نفت که دیگه نگو…البته خونه داریم تا خونه…منازل کارون…منازل نیو سایت..منازل شهرک نفت
    فرهنگ شهر…………


    نیوسایت

  7. آخی … چه با نمکـــ نوشتی … انشاءالله یه خونه خوب بخرین و اونم بابرکت باشه …راستی ! تعمیم یعنی چی ؟؟؟؟؟

    بازنشستگی بابات هم مبارکـــ …

    خداوند بر طول ِ عمرشان بیفزاید …

  8. ما هم ۴ ماه پیش (تیر) اثاث کشی داشتیم.خونه ای که من و خواهر و برادرم اونجا به دنیا اومدیم الان با خاک یکسان شده…!
    دلتنگشم خیلی زیاد.همه ی بچگیم اونجا بود!


    میخاین آپارتمان بسازین؟؟ حیف نیست؟؟ به نظر من هیچی خونه ویلایی نمیشه. زندگی تو آپارتمان مشکلات خودش را داره.

  9. خونه نو…
    قالب نو…

    مبارکه!


    فرهنگ انتخاب قالب ندارم. هر چند وقت یه بار هی عوضش میکنم. همه عادت کردن. دیدی که، هیشکی تبریک نگفت.

  10. انشالله پدر همیشه سلامت و تندرست باشند.
    راستی منم نمیدونم تعمیم یعنی چی؟


    ممنون.
    تعمیم ترجمه نداره. همین دیگه یعنی تعمیم

  11. همه داماد شدن تو اون خونه
    هیشکی عروس نشد
    هاهاها


    اتفاقاً یه نفر هم عروس شد. خاله‌ام توی این خونه عروس شد. عقدکنانش را همین جا گرفته بود.

  12. سلام عزیزم
    تعمیم چیه؟؟؟؟


    سلان خانوووم

    چرا همه این سوال را میپرسن؟؟

    تعمیم، تعمیمه دیگه. چطور نمیدونید؟؟

  13. سلام
    اوووووووووووه!!فرهنگ شهر!!؟!نه عزیزم خیلی از هم دوریم
    راستی شما کجایی هستین؟؟(چه پررو!کم مونده شماره شناسنامت رو هم بپرسم)


    بختیاری ام.
    سوال دیگه ای نداری؟؟

    حالا من یه سوال بپرسم؟؟ شما نسبتی با زینب السادات (زیر یک سقف) دارید؟

  14. سلام عزیزم
    به خدا من تا حالا اسمش به گوشم نرسیده بود!
    منظورت قربونی کردنه؟


    آدرس وبلاگی، ایمیلی ، اسم و نشون بیشتری از خودت بذار تا خصوصی برات بگم چیه. باشه؟

    اینجا و جلو رو دوستان نمیگم.

  15. دوباره سلام فرانک جان
    بله!زینب سادات میشه دختر عمو و زندایی بنده!گرفتی چی شد یا توضیح بیشتری بدم؟


    بعله که گرفتم. یعنی دایی ات با دختر عموت ازدواج کرده.
    اصن میبالم به خودم از این هووووش….

  16. با سلام
    ان شالله خیره و تو خونه جدید هم با شادی و سلامتی و خوشی همسایه باشین.


    سلام

    ممنون

  17. وای حالا دیگه من رو نمی شناسی؟ :((


    اسم و نشون نذاشتی، باورم نمیشد خودت باشی و برگشته باشی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.