دخترم

از نعمت های شیرییییییین الهی داشتن دختر است.
انقدر خودش رو شیرین میکنه که میگیم وای الان میخوریمت و خودمونو راحت میکنیم.
اصلا فکر نکنید که ما ندید بدید هستیم. اما لعبتی در خانه داشتن، چیز دیگری است.
لعبتی که سرش رو کجکی از پشت مبل و کابینت میاره بیرون و بی صدا دالی میکنه. لعبتی که وسایلمان رو گم میکند و خودش پیدایشان می کند. لعبتی که ما رو دور میزند. لعبتی که با لباسهای داخل ماشین لباسشویی طرح دوستی میریزد و آنها رو از روی شیشه میبوسد و برایشان دست تکان می دهد. لعبتی که نرگس سادات است…

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

دست خط

داشتم پلو شوید درست میکردم. شویدها رو از فریزر درآوردم که بریزم تو برنج. دست خط مامانم رو دیدم که روی بسته سبزی نوشته بود: “شوید”.  به دست خطش خیره شدم.
به دست خط “مادرم”…
خدا حفظش کند

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…