پاتو از رو مخم بردار!

میدونی وقتی استاد ازم میپرسه: دخترم چرا برای کوئیز تحقیقات انجام ندادی؟!! بهش میگم:« استاد پاتو از رو مخم بردار»

میدونی وقتی بابام میگه: بچه چرا درس نمیخونی؟ میگم:« بابا پاتو از رو عقلم بردار.»

میدونی در اعتراض دانشجوها، رئیس دانشگاه پشت تریبون میاد و حرفهای ماقبل تاریخش رو تکرار می کنه، بهش چی میگم؟ میگم:«پاتو از رو ذهنم بردار، تا همه چیز معلوم بشه»

میدونی وقتی یکی از بر و بچ بهم میگه:تو با این قیافه نماز خوندت کدومه؟ بهش میگم:« پاتو از رو عقیده ام بردار»

میدونی وقتی طرف بهم گلایه میکنه که دیگه خسته شدم، تکلیف منو روشن کن، بهش چی میگم؟ میگم:«عزیزم لطفاً پاتو از رو حلقم بردار»

خلاصه تو این زمونه، هر کسی پاش. گذاشته به جای ما و داره فشار میده. همین روزهاست که از من فقط یه بشقاب گوشت کوبیده بمونه.

………………………………………………………………………………………………

پ ن: این پست استثناْ نوشته خودم نیست. از امروز تا روز دانشجو، همه ی پست ها ویژه دانشجویان است. البته اگر سیم اینترنت را از کابل نکشند و وزارتخانه کار و کاسبی ما را کساد نکند….(باز سیاسی نوشتم)

 

ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.