آن هنرمند همسر، آن بلنداختر، آن قشنگ تر از پریا، آن تنها باقیمانده از نسل مردان خوش اخلاق، آن عینک بر چشم، آن لپ تاپ در دست، آن کیف قشنگ، آن آن-تایم سرکار رونده، آن فعال اجتماعی، آن دارای کرامات بلند انسانی. آن تپل، مثلِ دسته گل.
گویند آن روز که آن بلنداختر پا به جهان هستی نهاد، جهانیان از حضورش بسیار شادی کرده و بسی پاها کوبیده و دستها افشانیدهاند. در آن روز در دست راستش موبایل و در دست چپش کتاب بود!!
اندر کرامات این جناب همین بس که از سادات گرام و از فرهیخنگان جامعه بشری است. و از علایقش میتوان به دیدن اخبار و فوتبال اشاره کرد. بازهم عارض میشوم که یک فعال اجتماعی است و پروپوزال ارشدش تا ابد الدهر ناتمام است! ایشان همان است که گذشتگان وعدهی تولدش را داده اند تا افه شغل شریفش را بیاید و مسائل امنیتی شغل شریفش را به رُخمان بکشد. وی همان است که در کنار بنده حقیر، هر روز تپلتر از دیروز. همو که به ندرت وبلاگ این حقیر را از زیر نگاه همایونی خویش می گذراند. ایشان همان در اندیشه میپروراند که مردان بزرگ در اندیشهی آن هستند. همو که تاریخ دربارهاش خواهد نوشت: بزرگ مردِ گمنام…
در مقامات این حضرت همایونی همان بس که توانست با مشقات و تلخیات فراوان و تحمل دگران، سعه صدر و غلبه بر نفس، عروسی بدون گناه برای عروسش بگیرد و مدال این توفیق الهی را بر گردن بیاویزد. و سربلند از این امتحان الهی بیرون بیاید.
در وصف ایشان سخن بسیار و زبان عاجز است. ایشان همان است که در وصفش سرودهاند:
گفتم سر از پا نشناسم چون تو آیی گفت مجنون و شیدا در ره ما بسیار است
و همچنان اگر همه آبهای دنیا، جوهر و همه ابن البشر تایپیست گردند، نتوانند شرح حال این بزرگ مرد ِ لبخند بر لب را بنویسند. توفیقات آن جناب همایونی مستدام، ان شاالله.
پانوشت: بزرگ مردِ زندگیام، روزت مبارک
پانوشت: اینجا رفتید به من رای بدید یا هنوز نه؟؟
ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…
گفتم سر از پا نشناسم چون تو آیی
گفت مجنون و شیدا در ره ما بسیار است
خوش امدید
از مقامات جتاب همایونی همین بس که دخترِگل و خانم و دوست داشتنی چون دوست ما “پخموله بانوی عزیز” همسرشان است و یحتمل در بارگاه الهی کار بسیار صوابی انجام داده اند که چنین توفیقی نصیبشان گشته!
….
خدا برای هم دیگه حفظتون کنه و در کنار هم سعادت مند بشوید.[گل]
چه نوشابه ای واسم باز کردی. بابا ممنون :)
اندر پاسخ به این همه لطف و منت بسیار که بر ما نهادند این پخموله بانو زبان در کام ماند و دهان همچون دروازه شیراز وکلام قاصر که این همه را جز نگاه زیبا بین ایشان نمیدانیم.من الله توفیق .
توفیقاتتان مستدام همسر خوبم
عکس به متن خیلی میاد:)
بانوی نویسنده=پخموله بانو
البته دیر است ولی … روز مرد بر جناب همسر بسیار بسیار مبارک
خدا شما رو برای هم حفظ کنه و انشالله روز به روز زندگیتون بهتر و شیرینتر بشه
در پناه خدا
وای مرسی عزیزم. نمی دونم چرا همه برام نوشابه باز می کنن؟؟!
عشق نتیجه ی خودداری از انجام عملی (مثلا زد یک تلفن،رفتن یک کیلومتر راه یا اظهار عشق و محبت) است.آنتونی رابینز
موفق باشی دوست گلم.
عزیزم چقدر خوشحالم که اومدی پیشم. دلم برا دانشگاه تنگ شده. خیلی!
سلام بانوی خوش قلم
از مقامات عموزاده همین بس که توانسته اند دل پخموله بانوی ما را بدست بیاورند : )
—
پرسیده بودند : حضرت زهرا برایت چگونه است؟ .. فرموده بودند: هم قدم تا بهشت!
ایشالا هم قدم هم تا بهشت باشید : )
—
ان حضرت عشق و حیات که مشاهده فرمودید بچه ی همسایه می باشد با نام ترنم که همیشه در خانه ی ما بسر می برد!
سلام بانو. خوش به حالشون. چه همسایه خوبی دارن!
دیگه کم گیر میاد…
سلام
الحمدلله