در این مدتی که نبودم اتفاقات خیلی خاصی نیوفتاد. اما دوری از وبلاگ و شما دوستان وبلاگی بسیار غم انگیز و بنیادافکن بود.
۲۰مهر تولد یکسالگی خانوم کوچیک بود. خیلی دلم میخاست و میتونستم اینجا بنویسم اون روزا. از اینکه واقعا این یک سال شیرین چقدر سریع گذشت و دخترکم یک ساله شده ماشاالله. (ان شاالله عروسیش :) )
تولدش رو توی پارک گرفتیم. خوب بود و بسیار خوش گذشت اما به اندازه کافی نور نداشت و عکسها خوب نشدن. ما انقدر انگیزه داشتیم که از این پرچمهای مثلثی درست کنیم و به درختان حاشیه کارون عزیز بیاویزیم. تنی چند از مهمانان گرام اندیشه کردند که این تزیینات در پارک موجود بوده است :|
تم تولد زنبوری بود. به مناسبت عید غدیر “هدیه سیدی” دادیم. کیک رو هم خودم درستیدم. خیلی عالی نشد اما خب مشوقان زیادی در این زمینه داشتم.
ای خدا بازم خودت هوای ما رو داشته باش…