در گوشه پیشانی پدرم، اثر یک شکستگی قدیمی وجود دارد که یادگاری از روزگار مملو از شیطنت کودکی اش است. البته الان دیگه آن شکستگی بین چین ها و خطوط پیشانی اش کمرنگ شده.
فاطمه (برادر زاده ام/ ۵ساله) دستش را گذاشت روی محل شکستگی پیشانی پدرم و گفت:« باباحجی، به این رژودرم بزن، خوب میشه.